امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

امیر حسین منصورفر

بدون عنوان

امیر حسین خوبم تازگیا یه شعری رو زیر لبت زمزمه میکنی که خودت اونو ساختی (نی نی گلم یه پا شاعره)حالا من اونو مینویسم که هیچوقت یادمون نره عزیزم ایننا نانا ایننا نانا ایننا نانا .....کیانا ایننا نانا ایننا نانا ایننا نانا .....کیانا و دانیال ایننا نانا ایننا نانا ایننا نانا......کیانا   ...
30 تير 1391

بدون عنوان

امیر حسین عزیزم تو برای اولین بار در تاریخ 21 تیر 91 به آرایشگاه رفتی و اولش خیلی گریه کردی اما توی بغل بابا موندی و اینجوری بود که برای اولین بار موهایت را مدل دار کوتاه کردی (تا قبل از این تاریخ خودم آرایشگر اختصاصی تو بودم عزیزم)و شدی گل پسر خوشتیپ مامان و بابا راستی امیر حسین امروز برای اولین بار به تنهایی و بدون کمک من به دستشویی رفتی (27تیر 91) دیگه داری یاد میگیری خودت تنهایی و بدون کمک لباسها و کفشهایت را بپوشی و در بیاری و خلاصه اینکه کم کم داری بزرگ میشی ...
28 تير 1391

بدون عنوان

امیر حسین عزیزم این روزهای گرم تابستانی من و تو با هم به مدرسه تو میرویم و تو بدون من سر کلاس نمیشینی و اگر من از کلاس  بیرون برم گریه میکنی اما با این وجود به قول خودت مدرسه را خیلی دوست داری مخصوصا نقاشی کردن را و همینطور خمیر بازی  و کار کردن با قیچی     .خلاصه اینکه من و تو فعلا از هم جدا شدنی نیستیم و اقای مشاور هم گفت که بهتره تا زمانی که تو میخواهی با تو و در کنار تو باشم.آره با تو میمونم واسه همیشه... راستی امیر حسین اینها رو مینویسم که بعدها که بزرگ شدی خودت بخونی احتمالا اونوقت برات جالبه که از حال و روز دوران خردسالیت با خبر بشی میخواستم بگم که این مسافرتی که چند روز پیش با هم رفتیم خودت ...
28 تير 1391